مفهوم هویت به معنای درک نسبتاً پایدار هر شخص از کیستی و چیستی خود در ارتباط با افراد و گروههای دیگر تعریف شده است که از طریق تعاملات اجتماعی فرد با دیگران در فرایند اجتماعی شدن کامل میشود. به طور کلی هویت به دو بعد هویت فردی و هویت جمعی تقسیم میشود. مبنای اصلی هویت فردی تمایز از دیگران و مبنای اصلی هویت اجتماعی شباهت با دیگران است. هویت فردی به نظام شخصیت هر فرد تکیه دارد و شامل ویژگیهای فردی و نقشهای خاص هر فرد در زندگیش میشود. اما هویت جمعی انتساب یا عضویت فرد را در یک جمع یا گروه خاص نشان میدهد. هویت جمعی در پاسخ به ما کیستیم و چیستیم؟ و گروههای دیگر کیستند؟ مطرح میشود. این هویت تمایز جمعی از افراد را از جمعی دیگر نشان میدهد. هویت قومی، هویت طبقاتی، هویت دینی، هویت ملی و هویت فرهنگی مصادیقی از هویت جمعی هستند.
برخوداری از دین و تعالیم مذهبی مشترک پایبندی و وفاداری به آن و اعتقاد و تمایل به مناسک و آیینهای مذهبی فراگیر، در شکل دهی به هویت اجتماعی بسیار مؤثر است. امروزه هویت دینی یکی ازمهمترین اجزاء هویت اجتماعی و یک منبع مهم اولیه هویت بخشی و معنا بخشی به بسیاری از مردم دنیاست. اسلام به عنوان یک دین الهی شاخصهای یک هویت موفق را برای افراد تبیین کرده است. این شاخصها را میتوان از بین آیات قرآن و سخنان پیامبر مکرم (ص) اسلام دریافت کرد. هدف از پژوهش حاضر، ارائه تعریفی از هویت زن مسلمان با توجه به معیارهای دین مبین اسلام و بررسی میزان به تصویر کشیده شدن این هویت توسط سینمای دهه هشتاد ایران است.
بدین منظور ابتدا مولفههای هویت زن مسلمان از بین آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر مکرم اسلام (ص) اخذ گردیده و بعد از آن به دنبال این هویت در بین فیلمهای سینمایی بودهایم. چارچوب نظری این تحقیق مشتمل بر نظریه برجستهسازی رسانه و مبانی جامعه شناسی شناخت میباشد. تحقیق حاضر از نوع تحلیل محتوای کمّی میباشد. نمونه این تحقیق 94 فیلم از بین467 فیلم اکران شده دهه هشتاد بوده است که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدهاند. ابزار تحقیق، چک لیست محقق ساخته است و یافته های تحقیق توسط نسخه 16 نرم افزارspss سنجیده شده است. اعتبار تحقیق از نوع صوری میباشد و پایایی تحقیق با ضریب اسکات سنجیده شده است و رقم 79.2 بدست آمده است.
نتایج تحقیق نشان میدهد سینمای ایران نقش مثبت و موثری در ارائه هویت زن مسلمان به جامعه نداشته است. بین دو نیمهی دهه هشتاد از نظر ارائه پیامهای هویتی تفاوت معناداری دیده نشده است. بیشترین پیام ارائه شده در حوضه ی زن و خانواده بوده است.
فصل اول: کلیات تحقیق
مقدمه:
هم زمان با تولد انسان یک سؤال بزرگ نیز به همراه او پا به جهان هستی خواهد گذاشت، سؤالی که پاسخش مسیر هر انسا ن و به تبع آن موقعیت اجتماعی و در یک روند کلی و اجتماعی، راه جامعه اش را مشخص خواهد کرد .انسان همانگونه که به پرسشگری از محیط خود خواهد پرداخت و علاقمند است و ضروری میداند که بداند در اطراف او چه می گذرد، جهانش چگونه است و آ یا میتوانست به گونهای دیگر باشد؟ در مورد خودش نیز سراسر ابهام و سوال خواهد بود. اصولاً انسانها قدم به قدم در راه شناخت اجتماع و دنیای خویش به شناخت خود نیز خواهند پرداخت.
سؤال «خودت را بشناس» در سر در معبد دلفی به چشم میخورد. این دلیلی است که نشان میدهد از دیرباز انسان به پاسخ این سوال اهمیت میداده است(دوران و …، 1383:85). این سؤال از تولد تا مرگ همراه آدمی خواهد بود و با توجه به زمان در اختیار هر انسان و محیط زندگیاش پاسخی به این سؤال خواهد داد . پاسخ به این سؤال را «هویت» مینامند.
هویت در میان دانشها، موضوعی میان رشتهای است؛ هرچند بیش از همه در روان شناسی و علوم اجتماعی از آن بحث شده است، ولی موضوعی فلسفی به معنی عام و معرفت شناختی به معنای خاص هم هست. درحوزههای عرفان، اخلاق، فرهنگ، سیاست، امنیت و حتی اقتصاد از موضوعات و مباحث بسیار مهم به شمار میآید. بنابراین هویت واقعیتی چند بعدی است.
«چالشهای هویتی امروزه سرنوشت سازند. براساس اجماع علمی،هویت پیش شرط هر نوع عمل، به ویژه عمل اجتماعی و شرط لازم توسعه است»(علیخانی،1383: 20). امروزه در عصر اطلاعات و رسانهها، هنوز هم تعریف هویت از اهمیت برخودار است؛ چرا که بدون آن فرد تو خالی بوده و به دنبال آن جامعهی اطراف خویش را تهی میسازد؛ پس باید دانست هویت چیست؟ چگونه ساخته میشود؟ و همهی آن چیزهایی که در این امر دخیلند کدامند؟
یافتن هویت در هر کجا و برای هر شخص از اهمیت برخوردار است. اما این مقوله تحت شرایطی میتواند از درجه ی نوسان اهمیت و ضرورت برخوردار باشد، به طور مثال پاسخ به سؤال هویت در همهی سالهای زندگی انسان به یک اندازه دارای اهمیت نیست، در نوجوانی و جوانی از اهمیت بیشتری برخوردار است و در سنین کهنسالی برعکس. اما باید در نظر داشت این قضیه در مورد همهی انسانها صد در صد صدق نمیكند و این احتمال وجود دارد که در برخی انسانها قضیه کاملاً مخالف این تصور باشد، یعنی ضرورت پاسخ به سؤال«هویت من چیست؟» در کهنسالی برای فرد ضرورت یابد.
سؤال هویت و پاسخ به آن در مورد دو جنس متفاوت زن و مرد نیز تفاوت دارد. هویتی که برای این دو وجود دارد در بخشهایی با هم همانند و در برخی قسمتهای دیگر، از هم متفاوت است. از سوی دیگر تعریف هویت در برهههای مختلف زمان اجتماعی انسان نیز متفاوت است.
بررسيها در تاريخ سينماي ايران نشان ميدهد از بدو ورود سينما به ايران تا انتهاي دهه هشتاد، ميتوان وضعيت حضور زنان در سينما را به چهار گروه اصلي تقسيم نمود:
1- از بدو ورود سينما به ايران تا وقوع انقلاب اسلامي: اين مرحله شامل مبارزه تعداد معدودي از زنان با سنت و عرف جامعه ايران براي حضور در سينما تا ورود تعداد زيادي از زنان به سينما و استفاده ابزاري، جنسيتي و سخيف از زنان در سينما.
2- دهه شصت: در ابتداي اين دهه زنان عملاً از سينماي ايران حذف شدند و پس از اجازه حضور دوباره، در نقشهاي حاشيه ايي سينما ي ايران قرا رگرفتند.
3- دهه هفتاد: اين دهه شامل آغاز حضور پرکارتر و پررنگتر زنان در سينما و به تصوير کشيدن تعداد زيادي از زناني است که از هويت سنتي خود به سمت هويت مدرن درحرکت و تلاشند.
4- دهه هشتاد: اين دهه مرحلهي تثبيت حضور زنان درسينما به عنوان افراد غير قابل حذف از سينما است. در اين مرحله بيشتر زناني به تصوير در آمدندکه بين هويت سنتي و مدرن خود درگيرند و بيشتر در نقشهاي روزمره و کليشهايي حاضر شدهاند.
نگاهي به اين مراحل نشان ميدهد زنان در تمام تاريخچه سينماي ايران درگير کشف و تثبيت هويت خود در جامعه بودهاند و در هيچکدام از مراحل پرداختن به يک هويت ديني منسجم بر گرفته از دين مبين اسلام دغدغه سينماي ايران نبوده است و زنان فيلمهاي ايراني درگير هويت زن سنتي و هويت مدرن زن ايراني بودهاند .